مدیریت مسیر حرفه ای – ۱۱
جلسه ۱۱ – مدیریت مسیر حرفهای
بسم الله الرحمن الرحیم
در جلسات پیشین درباره دو الگوی فکری در مدیریت مسیر حرفهای ــ یعنی «تفکر نردبانی» و «تفکر شبکهای» ــ مطالبی ارائه شد. با این حال، بر اساس تجربههای عملی خود، به این نتیجه رسیدم که نوع دیگری از تفکر نیز باید مورد توجه قرار گیرد که من آن را «تفکر سهوجهی» نامگذاری کردهام.
در «تفکر نردبانی» حرکت صرفاً در مسیر عمودی و پلکانی صورت میگیرد. در «تفکر شبکهای»، علاوه بر محور عمودی (Y)، محور افقی (X) نیز مدنظر قرار میگیرد و حرکت در هر دو جهت امکانپذیر است. اما بهمرور دریافتم که این کافی نیست و باید «بعد سوم» یعنی محور Z را نیز در نظر گرفت. به این ترتیب، حرکت از دو بعد به سه بعد ارتقا مییابد. حتی میتوان گفت که این نگاه، در نهایت به «تفکر چندوجهی» منجر میشود.
طبیعی است که میزان ابعاد تفکر حرفهای وابسته به سطح مسئولیت افراد است. هرچه سطح مسئولیت گستردهتر شود، نیاز به حرکت از تفکر عمودی به افقی، سپس سهوجهی و در نهایت چندوجهی افزایش مییابد. این موضوع از نظر من اهمیتی اساسی دارد؛ چرا که در عصر کنونی، شاهد گسترش ریشهای شبکه دانش هستیم. نمود این گسترش را هم در ابزارهای نرمافزاری و هم در تجهیزات سختافزاری میتوان مشاهده کرد. بهعلاوه، فناوریهای نوین اطلاعاتی شرایط را پیچیدهتر ساختهاند، نه سادهتر. در صورتی که نتوانیم این شرایط پیچیده را مدیریت کنیم، در همان فناوریهای قدیمی باقی خواهیم ماند.
در این جلسه قصد دارم به شکلی مختصر درباره «تفکر استراتژیک در مسیر حرفهای افراد» سخن بگویم. همانگونه که شرکتها و کسبوکارها پیوسته بهطور استراتژیک به جایگاه، موقعیت و ارزش محصولات خود میاندیشند، افراد شاغل نیز باید به شکل استراتژیک درباره جایگاه خود در سازمان، ارزشها، علایق و مهارتهایشان بیندیشند. این تفکر باید همراستا با استراتژی سازمان یا کسبوکار باشد.
کسبوکارها در سطح ملی و بینالمللی برای خود استراتژی مشخص دارند. بنابراین، هر فرد نیز باید استراتژی شغلی یا حرفهای خویش را همراستا با آن تدوین کند. با رسیدگی مستمر، منسجم و سیستماتیک به توسعه، روزآمدسازی و ارتقای مهارتها، میتوان به افزایش ارزش شرکت، سازمان، کسبوکار و البته خود فرد کمک کرد.
اگر تفکر استراتژیک در مسیر حرفهای بهکار گرفته شود، احساس مسئولیت بیشتری برای ارتقای شغلی از طریق یادگیری و آموزش ایجاد خواهد شد. در این میان نباید انتظار داشت که سازمانها الزاماً مسئولیت بهروز کردن افراد را بر عهده گیرند. ممکن است برخی سازمانها خود نیز تمایلی به نو شدن نداشته باشند. در چنین شرایطی اگر فرد همراستا با سازمان عمل کند، دچار عقبماندگی خواهد شد. بهویژه مدیران باید خود را موظف بدانند که همواره بهروز باشند.
از دیدگاه من، هیچ فردی خارج از شمول مدیریت قرار نمیگیرد. بنابراین، هر شخص باید مسئولیت پیشرفت حرفهای خویش را بر عهده گیرد و آن را به طور کامل به دست خود بسپارد.
انشاءالله در جلسه آینده به ادامه مباحث خواهم پرداخت.
تحلیل جلسه ۱۱- مدیریت مسیر حرفه ای
چارچوب محوری جلسه
دکتر پورمند در این جلسه، ضمن مرور تفکر نردبانی و شبکهای، رویکردی تازه با عنوان «تفکر سهوجهی» را معرفی میکند و در ادامه آن را به سطح «تفکر چندوجهی» ارتقا میدهد. ایشان تأکید دارند که مدیریت مسیر حرفهای باید از مدل خطی و دوبعدی عبور کرده و به مدلی پویا، چندبعدی و سازگار با پیچیدگیهای عصر فناوری اطلاعات برسد.
ترتیب حرکت پیشنهادی از نگاه ایشان:
- تفکر نردبانی
- تفکر شبکهای
- تفکر سهوجهی
- تفکر چندوجهی
۲. مفاهیم کلیدی و تمایزها
الف) تفکر نردبانی (Ladder Thinking)
- ویژگی اصلی: حرکت خطی و پلکانی در مسیر شغلی؛ تکیه بر سلسلهمراتب و ساختار عمودی سازمان.
- نگاه غالب: وابستگی به سازمان برای امنیت شغلی و رشد.
ب) تفکر شبکهای (Network Thinking)
- ویژگی اصلی: گسترش تعاملات چندسویه، نگاه کلنگر، ارزشآفرینی مشترک.
- نگاه غالب: مسئولیتپذیری فردی، همکاری فعال، یادگیری متقابل.
ج) تفکر سهوجهی (Three-dimensional Thinking)
- ویژگی اصلی: افزودن بعد سوم (Z) به حرکت حرفهای، یعنی نگاه حجمی به مسیر شغلی.
- مزیت: امکان توسعه حرفهای نهفقط در طول و عرض، بلکه در عمق و حجم (تنوع تجربهها و ابعاد مسئولیت).
د) تفکر چندوجهی (Multi-faceted Thinking)
- ویژگی اصلی: انعطافپذیری برای تغییر زاویه دید و بهرهگیری همزمان از رویکردهای مختلف.
- هدف: توانایی مواجهه با پیچیدگیهای محیط کسبوکار و فناوری امروز.
۳. نکات تحلیلی مهم
ضرورت عبور از مدلهای ساده:
با گسترش فناوری و پیچیدگی محیط، مدلهای خطی (نردبانی) پاسخگو نیستند.
جایگاه تفکر نردبانی:
هرچند محدود، در برخی موقعیتهای سلسلهمراتبی همچنان کاربرد دارد، اما باید زیرمجموعه نگاه شبکهای و چندوجهی باشد.
مسئولیت فردی در مسیر حرفهای:
افراد نباید منتظر سازمانها برای بهروزرسانی باشند؛ بهویژه مدیران که محکوم به یادگیری و بهروز بودناند.
همراستایی استراتژیک:
همانگونه که سازمانها استراتژی دارند، افراد نیز باید استراتژی حرفهای شخصی خود را تدوین و آن را با استراتژی سازمان همراستا کنند.
ارتباط یادگیری و ارزشآفرینی:
توسعه مهارتها و یادگیری مداوم عامل افزایش ارزش برای فرد و سازمان است.
۴. توصیههای عملی برای مدیران و کارکنان
- مدیران: ضرورت بهروز بودن و ایجاد فرهنگ یادگیری در سازمان.
- کارکنان: تدوین استراتژی شخصی، یادگیری مداوم و پذیرش مسئولیت کامل پیشرفت حرفهای.
- سازمانها: فراهم کردن بستر رشد چندبعدی و شبکهای بهجای مسیر صرفاً سلسلهمراتبی.
۵. جمعبندی
جلسه یازدهم تأکید دارد که:
- مدیریت مسیر حرفهای باید از مدل نردبانی به سمت شبکهای و سپس چندوجهی حرکت کند.
- پیچیدگیهای عصر فناوری ایجاب میکند افراد و مدیران تفکر استراتژیک داشته باشند.
- پیشرفت حرفهای مسئولیتی فردی است و نباید به سازمانها واگذار شود.
- همراستایی استراتژی فردی با استراتژی سازمانی شرط اساسی موفقیت در دنیای کار امروز است.
مطالب مرتبط

مدیریت مسیر حرفه ای – ۱۵
۱۹ مهر ۱۴۰۴
مدیریت مسیر حرفه ای – ۱۴
۱۹ مهر ۱۴۰۴
مدیریت مسیر حرفه ای – ۱۳
۲۴ شهریور ۱۴۰۴
مدیریت مسیر حرفه ای – ۱۲
۸ شهریور ۱۴۰۴
مدیریت مسیر حرفه ای – ۱۰
۵ شهریور ۱۴۰۴
مدیریت مسیر حرفه ای – ۹
۵ شهریور ۱۴۰۴
