هیدرومتالورژی مس

هیدرومتالورژی مس

روش هیدرومتالورژی مس

امروزه جهت گیری و رویکرد صنعت تولید مس به سوی روش های هیدرومتالورژی می باشد. این امر با توجه هزینه های سنگین مواد اولیه، سرمایه گذاری بالا ، نیروی انسانی و وجود مشکلاتی نظیر آلودگی‫های زیست محیطی، مصرف بالای انرژی و عدم امکان استفاده مجدد از مواد مصرفی، روز به روز از اهمیت بیشتری برخوردار می گردد.

در روش هیدرومتالورژی، کانسنگ های معدنی پس از استخراج از معدن تحت عملیات خردایش و آگلومراسیون قرار گرفته و با انجام عملیات  انحلال (لیچینگ  ) بر روی آن، محلول حاوی عنصر معدنی حاصل می‫شود. در ادامه فلز مس از این  محلول به کمک فرآیند های پالایش (جدایش با حلالیا تبادل یونی و الکترووینینگ) استحصال می گردد. روش های انحلال عموماً به دو دسته اصلی انحلال بدون کمک میکروارگانیسم و انحلال به کمک میکروارگانیسم ها  قابل تفکیک می‫باشد.

در طی فرآیند  لیچینگ، کانسنگ حاوی کانی های عناصر (مانند مس) قابل حل توسط یک عامل شیمیایی (مانند اسید سولفوریک)، با  قرار گرفتن در مجاورت محلول آبی حاوی این عامل در شرایط شیمیایی و فیزیکی مناسب، دچار انحلال شده و عناصر مورد نظر در اثر این انحلال به صورت یون درآمده و از آن جدا می شوند. روش لیچینگ خود به انواع مختلف شامل لیچینگ توده ای، لیچینگ درجا، لیچینگ با همزن، لیچینگ حوضچه ای و لیچینگ تحت فشار تقسیم می گردد. در روش لیچینگ توده ای یا هیپ لیچینگ،کانسنگ به صورت توده ای در محلی انباشته شده و محلول حاوی عامل شیمیایی از بالا بر روی آن ریخته می‫شود تا در اثر جریان ثقل از میان خلل و فرج موجود در توده کانسنگ عبور کرده و کانی مورد نظر را حل کند. در مورد کانسنگ مس، کانی‫های اصلی مس‫دار شامل کانی های اکسیدی (مانند مالاکیت یا کربنات مس و…..) و کانی های سولفیدی (مانند کالکوپیریت یا سولفید مس و آهن و….) هستند.

در روش هیپ لیچینگ  با پاشش محلول اسید سولفوریک تحت شرایط شیمیایی و فیزیکی مناسب، کانی های اکسیدی مس به راحتی حل می‫شوند. لیکن در مورد کانی های سولفیدی این فرآیند قدری پیچیده تر می شود و اسید به تنهایی امکان انحلال سریع این کانی ها را ندارد. از نقاط مثبت این روش استفاده مقرون به صرفه ان برای معادن بسیار بزرگ با تجمع سنگ اکسیدی در احجام بسیار بالا بوده که در کنار کارخانه های دیگر مورد استفاده قرار گیرد همچنین قابلیت استفاده از کانسارهای سولفوری نیز وجود دارد-.  از معایب این روش راندمان تغلیط پایین، نیازمند بودن به وسعت های زیاد زمین و عملا هزینه های بالاتر تولید نسبت به دریافت محصول می باشد.

روش تانک لیچینگ Tank leaching 

در تانک لیچینگ مواد تا ابعاد مشخصی برای ایجاد یک پالپ خرد می‌شوند که می‌توانند تحت نیروی ثقلی یا توسط پمپ‌های مختلف منتقل شوند.
تانک‌ها معمولاً مجهز به همزن، بافل‌ها (Baffles)، تجهیزات نگهداری مواد جامد و پالپ‌ها در حالت سوسپانسیون.
از معایت این روش هزینه های بسیار بالای ساخت و نگهداشت سیستم ایجاد تانکر ها و جک ها می باشد، همچنین در این روش محصول نهایی فاقد شرایط استفاده بوده و حتما باید مراحل و فرایند استحصال ادامه یابد تا مس قابل استفاده تولید گردد. در این روش پالپ تولید شده در کل مراحل منتقل میگردد. همچنین واحد ضروری فیلتر پرس در این روش بسیار پرهزینه می باشد. (خردایش و اجرای پرس).

 روش لیچینگ پیوسته continuous vat  با حضور واحد Solvent Extraction یا SX  :

 که به صورت خلاصه به شرح زیر میباشد، محلول PLS دريافتي از واحد انحلال (هيپ) داراي غلظت پايين مس و همچنين ناخالصيهاي مزاحم ميباشد ؛ در اين ميان واحد SX وظيفه دارد خوراكي با غلظت مناسب از مس و بدون عناصر مزاحم براي واحد الكترووينينگ فراهم كند. محلول PLSدريافتي از واحد انحلال (هيپ) درتماس با يك محلول ارگانيك قرار مي گيرد . اين محلول ارگانيك كه از دو جزء اساسي(استخراج كننده و رقيق كننده ) تشكيل شده، در يك فرايند شيميايي يونهاي مس را از فاز آبي(PLS) به صورت انتخابي جذب مي كند و ديگر ناخالصيها در همان فاز آبي باقي  مي مانند . اين مرحله فرايند استخراج ناميده مي شود . از آنجا كه مي دانيم فازهاي آبي(قطبي) و آلي (غير قطبي) مخلوط نشدني هستند ؛ پس از اتمام عمليات انتقال يون به روش مخلوط شدن (Mixing)، مخلوط ايجاد شده  به داخل ته نشين سازها (ستلر settler ) هدايت ميشوند و پس طي زمان ماند كوتاهي اين دو فاز از يكديگر جدا مي شوند . جهت بالا بردن راندمان سيستم اين عمليات استخراج (اختلاط و جدايش) در دو مرحله صورت مي گيرد . پس از انتقال يونهاي مس به فاز ارگانيك طي فرايند ديگري موسوم به عريان سازي (Stripping )  دريك واكنش شيميايي ديگر، يونهاي مسي كه به فاز ارگانيك منتقل شده اند مجددا به يك فاز آبي كه ازسمت واحدالکترووینینگ EW مي آيد منتقل مي شوند . اين فاز آبي بدون ناخالصي و داراي عيار مناسب جهت عمليات الكترو وينينگ مي باشد.
از جمله مزایای این روش راندمان بالای تولید (مس کاتد ۹۹٪) در ازای هزینه بسیار معقول  می باشد. از دیگر مزایای این طرح استفاده از مصالح خروجی کارخانه به دلیل سایز مناسب جهت عملیات تولید بتن می باشد(ماسه ۰۶) همچنین در این روش در قسمتهایی امکان استحصال مس با درصد خلوص کمتر ممکن می باشد و از مسایل مهم در این طرح دقت در اجرا و پیاده سازی اجزای سازنده کارخانه می باشد که به دانش فنی و تخصص و تجربه مجری آن بستگی زیادی دارد.

بنابراین از گذشته تاکنون کوشش های در این راستا صورت گرفته است تا بتوان کانی های سولفیدی مس را به روش لیچینگ حل نمود که این تلاش ها منجر به ابداع روش های مختلفی از جمله بیولیچینگ گردید.

بیولیچینگ

بخش زیادی از ذخایر معدن مس جهان، متشکل ازانواع کانسنگ های سولفیدی می باشد، حال آنکه حداکثر ۱۰ درصد از ذخایر مس جهان از نوع کانسنگ های اکسیدی است که امکان انحلال آنها به کمک اسیدسولفوریک وجود دارد. بنابراین یافتن راه حلی جهت به کارگیری حجم عظیم کانسنگ‫های سولفیدی با روش لیچینگ، همواره در سرلوحه امور پژوهشی و تحقیقاتی کشورهای صاحب این صنعت قرار داشته است.

یکی از راهکارهای پیشنهاد شده در این زمینه کمک گرفتن از عملکرد انواع عوامل بیولوژیکی به ویژه باکتری های مختلف است. اندیشه این راهکار از آنجا به وجود آمد که در بسیاری از معادن مس جهان مشاهده می شد توده های کانسنگ سولفیدی در اثر نفوذ آب تا حدی دچار انحلال می گردند و محلول های سبزرنگ (حاوی یون آهن) و آبی رنگ (حاوی یون مس) از آنها تراوش می کند. با بررسی و مطالعه عوامل این پدیده، پژوهشگران به عملکرد بعضی از باکتری های موجود در این آب ها مشکوک شدند و در تحقیقات بعدی ثابت شد که این عوامل بیولوژیکی، هنگامی که محیط مناسبی برای حیات داشته باشند، انرژی موردنیاز و غذای خود را از اکسیداسیون گوگرد و آهن موجود در کانی های سولفیدی این کانسنگ ها به دست می آورند. در تحقیقات بعدی انواع این باکتری ها شناسایی شد که هرکدام در شرایط شیمیایی و فیزیکی خاصی (اعم از دما و pH) می توانستند به حیات و عملکرد خود ادامه دهند.

به تدریج بشر به این فکر افتاد که از این فرآیند به نحوی اقتصادی بهره برداری کند و این باکتری ها را جهت دستیابی به منافع اقتصادی خود به کار گیرد. در این ارتباط از حدود ۵۰ سال قبل فعالیت هایی آغاز شده و با گسترش تکنولوژی لیچینگ جهت استحصال مس از کانسنگ های اکسیدی، تلاش بر این شد که با پاشش محلول اسید و باکتری برروی توده های کانسنگ سولفیدی، بتوان محلول حاوی یون مس به دست آورد.  با انجام این فعالیت ها مشخص گردیدکه تکنولوژی جدید لیچینگ با عوامل بیولوژیکی یا به اختصار بیولیچینگ، به ویژه در مورد کانسنگ های سولفیدی کم‫عیار اقتصادی ترمی باشد.

بیولیچینگ به مفهوم استفاده از قابلیت میکروارگانیسم ها در عملیات انحلال سولفیدهای فلزی به منظور بازیابی و تولید فلزات می‫باشد. سابقه استفاده از این تکنولوژی به سال های ۱۹۵۰ برمی‫گردد. توسعه این روش در دنیا به حدی بوده است که  امروزه در امریکا بیش از ۲۰ درصد از استحصال مس به روش میکروبی می باشد. در بسیاری از کشورهای دیگر از جمله شیلی، استرالیا، آفریقای جنوبی، کانادا، چین، پرو و دیگر مناطق از این تکنیک برای بازیابی فلزات اصلی و گرانبها استفاده می شود.

مکانیزم فرآیند بیولیچینگ

میکروارگانیسم های مورد استفاده در فرآیند بیولیچینگ انرژی مورد نیاز خود را ازاکسیداسیون آهنFe2+ به Fe3+ (31kg/mol Fe2+) به دست می آورند. بسیاری از باکتری هایی که آهن را اکسید می کنند، قادر به اکسیداسیون گوگرد نیز می باشند.  این باکتری ها تنها در محیط های اسیدی می‫توانند به حیات خود ادامه دهند.

کانی سولفید آهن (FeS) تقریباً در هر سنگ معدنی سولفیدی وجود دارد و اکسیداسیون آن توسط باکتری منجر به تشکیل یون فریک می گردد. این یون نیز عامل اکسید کننده مناسبی برای کانی های سولفیدی است. واکنش سولفید مس با یون فریک، باعث انحلال مس و تشکیل Fe2+ می شود.

CuS +Fe3+ + HO ­­­­­––––­­>  Fe2+ + Cu2+ + SO2-

از طرفی باکتری با اکسید کردن  Fe2+ (طرف دوم واکنش) به Fe3+ (مورد نیاز در طرف اول واکنش) موجب افزایش سرعت واکنش می گردد. به این ترتیب باکتری نقش کاتالیزور را ایفا می کند.

باکتری های مورد استفاده در فرآیند بیولیچینگ

باکتری ها یکی از ساده ترین انواع موجودات زنده هستند که مهمترین پارامترهای تقسیم بندی آنها شامل شکل باکتری، مقاومت حرارتی باکتری و خودکفایی غذایی باکتری می باشند. به طور کلی باکتری ها از نظر شکل  به سه دسته کلی باسیلی (میله ای)، کوکسی (کروی)، اسپریل (مارپیچی) تقسیم بندی می شوند. ضمناً از نظر مقاومت در مقابل حرارت، این موجودات را می توان به چهار دسته ساکروفیل ، مزوفیل، ترموفیل معتدل، ترموفیل مطلق  دسته بندی نمود. ساکروفیل ها که به باکتری های سرما دوست معروف هستند،  در دمای زیر ۱۵ درجه سانتیگراد قادر به فعالیت می باشند. مزوفیل ها در دمای بین ۲۵ الی ۴۵ درجه سانتیگراد زندگی می کنند که مهمترین آنها تیوباسیلوس‫ فرواکسیدانس و تیوباسیلوس تیواکسیدانس  و لپتوسپیریلیوم فرواکسیدانس  می باشد. این باکتری ها اسیددوست بوده و pH مناسب برای فعالیت آنها ۵/۱ الی ۵/۳  است. ترموفیل‫های معتدل در دمای ۴۵ الی ۶۰ درجه سانتیگراد زندگی می کنند که مهمترین آنها سولفوباسیلوس‫ها  می باشند.  باکتری های ترموفیل مطلق به باکتری های گرمادوست معروف هستند که در دمای بالاتر از ۶۰ درجه سانتیگراد زندگی می کنند و مهمترین گونه آنها سولفولوبوس ها  هستند.

باکتری ها از نظر خودکفایی غذایی به دو دسته اتوتروف  و هتروتروف  طبقه بندی می شوند. اتوتروف ها  که قادر به تامین مواد موردنیاز خود می باشند، اکسیژن، کربن و نیتروژن موردنیازشان را از CO ونیتروژن موجود در هوا به دست می آورند. هتروتروف ها قادر به تامین مواد مورد نیازشان نیستند و مواد لازم باید در اختیارشان قرار گیرد. آنها کربن موردنیازشان را از مواد آلی به دست می‫آورند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!