معیارهای اكتشاف چیست؟

اکتشاف

بسیاری از کانسارها در سطح زمین رخنمون ندارند یا در محلی دور از چشم زمین شناسان و مهندسین اکتشاف واقع اند. با توجه به نحوه و شرایط تشکیل کانسار، میتوان معیارهای مختلفی را برای شناسایی و اکتشاف آن تعیین و بر این اساس، عملیات اکتشافی را آغاز کرد؛ به عنوان مثال اگر کانسار جزو انواع رسوبی باشد، باید آن را در طبقات رسوبی جستجو کرد. از آنجا که کانسارهای رسوبی در زمان های خاصی تشکیل شده اند، بنابراین برای جستجوی آنها، باید سنگ های مربوط به همان دوره را مورد کاوش قرار داد، مثلا از آنجا که اغلب زغال سنگ های ایران در دوره های خاصی از تاریخ زمین تشکیل شده اند، لذا برای جستجوی زغال، سازنده های این دوره را باید مطالعه کرد؛ همچنین بسیاری از کانسارهایی که منشأ ماگمایی دارند، در سنگ های خاصی متمرکز می شوند و طبیعی است که برای یافتن آنها باید این سنگ ها را مطالعه کرد. 

مفهوم معیارهای اکتشاف ذخایر معدنی به خصوصیاتی اطلاق میشود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم به امکان دستیابی مواد معدنی با ارزش کمک میکند.
برای روشن شدن مطلب به مثال ساده ای توجه می کنیم. اگر کسی بخواهد در یک روز تعطیل در یک شهر پر جمعیت مثل تهران به دنبال کسی بگردد، غیرمنطقی ترین راه آن است که بدون هیچ مقصد خاصی، در خیابان های شهر به راه افتد و البته از نظر قوانین احتمال، امکان اینکه با این روش، دوست خود را بیابد صفر نیست ولی احتمال بسیاراندکی در این مورد وجود دارد. راه منطقی آن است که قبل از آغاز جستجو، به این نکته توجه کند که در یک روز تعطیل دوستش معمولاًً به کجا میرود، اگر اهل کوهنوردی باشد، روش منطقی آن است که در کوهها او را جستجو
کند. اگر معمولاًً در چنین روزهایی به سینما میرود، باید بررسی کند که دوست وی به چه فیلم هایی علاقه مند است و اگر به عنوان مثال فیلم های کمدی راترجیح میدهد، محتمل ترین جا برای پیدا کردن دوستش، سینماهایی هستند که اینگونه فیلم ها را نشان میدهند. همچنین اگر دوستش اهل فوتبال و طرفدار تیم خاصی باشد، باید جایگاه ویژه طرفداران این تیم را برای یافتن دوستش بگردد.

بدیهی است مکان هایی که به آنها اشاره شد، محتمل ترین جا برای پیدا کردن دوست است و البته این احتمال وجود دارد که دوستش در هیچ یک از این محل ها نباشد،اما به هر حال، با انتخاب محتمل ترین جاها برای یافتن دوست میتوان به فرد مورد نظر دست یافت.

این مثال در مورد شناسایی و پی جویی مواد معدنی نیز صادق است. به بیان دیگر برای یافتن ماده معدنی مورد نظر، ابتدا باید بررسی کرد که محتمل ترین جا برای تمرکز ماده مورد نظر کجاست و آنگاه در این محدوده، جستجو را آغاز کرد. به بیان دیگر، ابتدا باید مناطقي را که احتمال وجود ماده معدنی در آنجا هست مشخص ساخت. تعیین این مناطق براساس معیارهایی است که در ادامه به شرح آنها خواهیم پرداخت.
در اکتشاف مواد معدنی معیارهای مختلفی کاربرد دارند که از جمله مهمترین آنها میتوان معیارهای آب و هوایی، چینه شناسی، رخسارهای و سنگ شناسی، زمین ساختی و ماگمایی را نام برد.

معیارهای آب و هوایی

بسیاری از کانسارها در شرایط آب و هوایی خاصی تشکیل میشوند؛ بنابراین اگر مقصود اکتشاف این مواد باشد، ابتدا باید دوره هایی از تاریخ زمین را که دارای آب و هوای مناسب برای تشکیل این مواد بوده است،مشخص ساخت. بدیهی است وجود آب و هوای مناسب به تنهایی برای تشکیل کانسار کافی نیست بلکه در کنار آن باید مواد اولیه مناسب و نیز عوامل لازم به منظور حفظ مواد تشکیل شده هم وجود داشته باشد؛ به عنوان مثال در دوره کربونیفر شرایط گیاهان بسیار مناسب بوده و در بسیاری از نقاط دنیا در این دوره زغال سنگ تشکیل شده است، ولی در کشور ما علیرغم وجود مواد گیاهی در این دوره، شرایط حفظ آنها وجود نداشته و به همین دلیل زغالی تشکیل نشده است.

اکتشاف

معیارهای رخسارهای و سنگ شناسی 

در بسیاری موارد، رابطه نزدیکی بین کانسار و نوع سنگ های همبر آن وجود دارد که از این ویژگی میتوان در اکتشاف کانسارهای رسوبی یا ماگمایی استفاده کرد.در مواردی که چنین رابطه ای وجود داشته باشد، به کمک آن میتوان به وجود ماده معدنی پی برد و بررسی آن را آغاز کرد. رابطۀ یاد شده ممکن است به صورت مستقیم و به شکل وجود علائمی از ماده معدنی در این سنگ ها باشد و یا اینکه امکان دارد غیرمستقیم باشد؛ یعنی وجود ماده معدنی سبب تغییرات خاصی در سنگ های درون گیر شود.

به عنوان مثالی در این مورد میتوان از کانسارهای بوکسیت که یکی از مهمترین کانسنگ های آلومینیوم است نام برد. در بسیاری موارد، این ماده معدنی در اثر دگرسانی گرانیت و سینیت که دو نوع سنگ آذرین هستند، تشکیل میشود. در چنین مواردی اگر مواد دگرسان شده بر جا بمانند، کانسارهای بوکسیت در جازا را تشکیل میدهند و بنابراین وجود سنگ های آذرین یادشده، معیار مناسبی برای جستجوی بوکسیت در آنهاست.

معیارهای ساختاری

ارتباط ساختار زمین شناسی منطقه با مواد معدنی که در آن یافت میشود، یکی از معیارهای مهم اکتشاف است. در موارد متعددی، رابطه نزدیکی بین کانسار و عوامل ساختاری وجود دارد. به عنوان مثال میتوان از ساختار بسیاری از نفت گیرها نام برد که معمولاًً به شکل تاقدیس هستند. بنابراین اگر مقصود یافتن منابع نفتی باشد، باید مناطقی را که چنین ساختاری دارند، مورد جستجو قرار داد. اساس اکتشافات ژئوفیزیکی در مورد کاوش نفت را همین معیار تشکیل میدهد. به عبارت دیگر، به کمک روش های مختلف ژئوفیزیکی، ابتدا ساختارهای تاقدیس شکل مشخص شده و در مرحله بعدی امکان وجود نفت و گاز در داخل آن بررسی میشود.

بسیاری از مواد معدنی فلزی به شکل رگه هایی دیده میشوند که این رگه ها درواقع شکستگی و گسل هایی هستند که از مواد معدنی پرشده اند. بنابراین در چنین مواردی با جستجوی مناطقی که شدیداً دارای شکستگی هستند، میتوان راه جستجوی مواد معدنی را آسان کرد. در پاره ای موارد، مواد معدنی در محل تلاقی دو گسل متمرکز میشوند که این خود میتواند معیار مناسبی برای اکتشاف مواد معدنی باشد.

اکتشاف

معیارهای ماگمایی

ارتباط ماگمایی با تشکیل مواد معدنی مختلف به خوبی شناخته شده است و بر این اساس میتوان گفت که بخش قابل توجهی از مواد معدنی، به طور مستقیم یا غیرمستقیم در ارتباط با ماگما تشکیل میشوند.
بسیاری از مواد معدنی در داخل توده های آذرینی متمرکز میشوند که برای اکتشاف آنها فقط باید اینگونه توده ها را مورد کاوش قرار داد. به علاوه، تعداد قابل توجهی از کانسارها در نتیجه دگرسانی توده های آذرین و یا در مجاورت این توده ها با سنگ های همبر تشکیل میشوند.
به هنگام مطالعه توده های آذرین با هدف جستجوی مواد معدنی، در ابتدا باید شکل توده و موقعیت آن را نسبت به سنگ های درونگیر مشخص ساخت و آنگاه ساختار داخلی توده را بررسی کرد و سپس در داخل توده به دنبال مواد معدنی مورد نظر گشت. همچنین از آنجا که بسیاری از مواد معدنی در مرز توده های آذرین با سنگ های همبر تشکیل میشوند، سنگ های اطراف این توده را نیز نباید مورد کاوش قرار داد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

error: Content is protected !!